بازی Battlefield 1 Revolution برای کامپیوتر
بتلفیلد 1 نشان داد راه درست نشان دادن جنگی به بزرگی جنگ جهانی اول چگونه است. با بررسی زومجی همراه باشید.
جنگ بزرگ یا همان جنگ جهانی اول یکی از رویدادهای مهم در تاریخ بشریت است، جنگی که جان میلیونها انسان را گرفت و باعث تغییر معادلات بین کشورها و انسانها با هم شد. با وجود اینکه بازیهای ویدیویی به عنوان یک مدیا و بزرگترین سرگرمی بشر، بارها و بارها جنگ جهانی دوم را در قالب سری بازیهای معروفی به تصویر کشیده اما اولین جنگ جهانی ایدهای دست نخوردهتر مانده و کمتر به آن پرداخته شده است.
شاید بتوان یکی از شناختهشدهترین بازیهایی که بر اساس جنگ جهانی اول ساخته شده را Valiant Hearts: The Great War قلمداد کرد؛ بازی که توسط یوبیسافت منتشر شد و این جنگ خونین را در قابی متفاوت به تصویر کشید اما استودیو دایس به این فکر میکرد که نه، هنوز بازیسازان همه حرفها راجع به این جنگ را نگفتهاند پس بدون هیچ ترس و واهمهای، بتلفیلد وان را معرفی کرد.
بیایید زمان را به کمی عقبتر و به روز معرفی این بازی برگردانیم؛ واقعیت این است که پیش از تماشای تریلر معرفی بازی، شاید بسیاری از علاقهمندان به شوترهای نظامی از عقبگرد بازی آن هم به اوایل قرن بیستم میلادی شوکه و البته ناامید شدند اما وقتی همین افراد تریلر بازی را دیدند، آن را به محبوبترین ویدیو یوتیوب تبدیل کردند.
دایس با همکاری ویزرال گیمز، سازنده بازی Dead Space سعی بر بردن بتلفیلد به حال و هوایی جدید داشت، چیزی که به هیچ وجه نتوانست حق مطلب راجع به اسم بتلفیلد را ادا کند و به یک شکست بزرگ تبدیل شد. بعد از هاردلاین، خیلی از طرفداران این سری از جمله من، منتظر قدم و حرکت بعدی برای این مجموعه بودند، قدمی که مشخص شد چقدر دایس و سازندههای این مجموعه روی آن وقت گذاشتند تا به بهترین شکل ممکن، بتلفیلد و جنگجهانی اول را به هم پیوند دهند.
بتلفیلد یکی از شوترهای نظامی اول شخص معروف بازیهای ویدیویی است، مجموعهای که به هر زمان و جنگی سر زده، از نسخه اول و جنگ جهانی دوم تا بتلفیلد ۲ و حتی سفر به آینده با بازی Battlefield 2142. ما با بتلفیلد به ویتنام رفتیم و حتی در نقش دزدها و پلیسها بازی کردیم اما آخرین حرکت استودیو دایس نشان داد که این روزها و ماهها متعلق به آنها است.
از بخش داستانی شروع کنیم؛ چیزی که با توجه به روح چند نفره بودن این مجموعه، همیشه کمتر به آن پرداخته شده اما دایس این بار در آخرین محصول خود سعی کرده تا به این بخش و داستان بازی هم توجه ویژهای داشته باشد. اگرچه بیشتر نسخههای این مجموعه دارای بخش داستانی بودهاند اما شاید نسخههایی که داستان در آنها نمود بیشتر داشت، دو نسخه اول و دوم Bad Company بود. اما دایس در عقبگرد خود به جنگ خاکخورده جهانی اول، توجه بیشتری به بخش تکنفره و داستانی داشته است.
این بخش که با نام War Stories یا داستانهای جنگی در بازی وجود دارد شامل ۶ بخش یا داستان مختلف است که هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند. هر کدام از این بخشها بیانگر داستان سرباز، خلبان، تکنسین تانک، سربازان ویژه و حتی لورنس عربستان و تیم او در صحرای این کشور میشود. این داستانها هر کدام حال و هوای خاص خود را دارند و در مکانهای مختلفی از این جنگ فراگیر روایت میشوند.
با کمی ارفاق میتوان گفت که دایس در به وجود آوردن یک بخش داستانی آن هم در بازی که بخش چند نفره شلوغ و هیجانانگیزش معروف است، موفق بوده و توانسته با روایت خوب این داستانها به وسیله شخصیتها و البته کاتسینها به این مهم دست پیدا کند. داستانها همانطور که گفته شد از قول سربازان مختلف در نقاط و محیطهای متنوع روایت میشود و هر کدام از آنها بسته به نحوه و اندازه روایتشان، ممکن است از ۱۵ دقیقه تا یکی دو ساعت طول بکشند. همین امر باعث میشود بتلفیلد 1 دارای بخش داستانی کوتاه باشد که به راحتی میتوانید آن را در عرض ۶ یا ۷ ساعت به اتمام برسانید.
اگرچه همین هم در مورد مجموعه بتلفیلد یک حرکت روبهجلو در بخش داستانی و داستانسرایی محسوب میشود اما باز هم به هیچ وجه بدون ایراد نیست. بخش تک نفره بازی اگرچه داستان دارد، شخصیتها و محیطهای مختلف دارد و پر از گویندههای حرفهای و موسیقیهای شنیدنی است اما به هیچ وجه تاثیرگزار نیست. در واقع هیچکدام از این داستانها نمیتوانند نقش خود را در تاثیرگزاری روی مخاطب ایفا کنند. دلیل هم کاملا مشخص است؛ چون تا به خودتان میآیید و سعی میکنید با شخصیت یکی از این داستانهای جنگی ارتباط برقرار کنید، آنها به سادهترین شکل ممکن تمام میشوند! از نظر من اگر دایس به جای اینکه محیطها و جنگافزارهای خود را در قالب چندین و چند داستان مختلف کوتاه، به صورت یک داستان واحد تعریف میکرد، بدون شک بهتر از این میتوانست مخاطبان و منتقدین را تحت تاثیر قرار دهد.
ایراد دیگری که باز هم متوجه بخش تک نفره بازی است، ناتوانی در ارائه تصویری بزرگ از جنگ جهانی اول است. بخش داستانی بازی به جز در چندین صحنه، آن طور که باید و شاید نمیتواند حس درگیر شدن در جنگی به بزرگی جنگ جهانی اول را به تصویر بکشد. نکته اینجا است که بخش چند نفره بازی که در ادامه بررسی راجع به آن صحبت خواهیم کرد، کاملا در ارائه این تصویر موفق بوده و در واقع اتمسفر و فضایی که دایس از جنگ جهانی ترسیم کرده به زیبایی با بخش چند نفره بازی عجین شده است. این ایراد شاید کمی سختگیرانه باشد اما موضوع مهمی است که میتواند به صورت مستقیم در تجربهتان در یک بخش داستانی لذتبخش تاثیر داشته باشد.
اما از بخش داستانی و معایب و مزایایی که دارد بگذریم به هسته مجموعه بتلفیلد یعنی بخش چند نفره میرسیم. Battlefield 1 بدون هیچ اغراقی لذتبخشترین بخش چند نفره بین کل سری بتلفیلد را دارد. در این بخش شاهد محیطهای متنوع با نقشههایی بزرگ، انواع و اقسام اسلحهها و ماشینهای جنگی و در مجموع هر چیزی است که میتوانید انتظار داشته باشید تا در یک میدان جنگ بزرگ و شلوغ ببینید. بر عکس بخش تک نفره، این بخش به خوبی میتواند با تعاریفی که از یک جنگ جهانی و بزرگ داریم، این حس را در شما به وجود بیاورد که واقعا در قلب یک جنگ تمامعیار قرار دارید.
گیمپلی و سیستم تیراندازی اسلحهها و تانکها چه در بخش داستانی و چه در بخش تک نفره شبیه به بتلفیلدهای قبلی است و با بهبود بخشیدن موارد مختلف و البته هماهنگسازی آن با جنگ جهانی اول، با ریشههای این سری وفادار بوده و تواسنته باز هم گیمپلی لذتبخشی را به مخاطب خود ارائه دهد.
بخش چند نفره از ۴ کلاس Assault، Scout، Support و Medic تشکیل شده که هر کدام از آنها قابلیتها و سلاحهای مخصوص به خود را دارند. نکتهای که شاید تنها پوئن منفی برای بخش چند نفره بازی باشد، محدود بودن آیتمها برای شخصیسازی سلاحها و کلاسهای بازی باشد. اگرچه کسانی که بتلفیلدهای مختلف را تجربه کردند خیلی راحت با این موضوع کنار میآیند اما اگر با عینک واقعبینی به این موضوع کنیم، بدون شک نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت. البته این ایراد فقط در شخصیسازی سلاحها صدق میکند و بتلفیلد 1 پر از اسلحهها و ابزارآلات جنگی مختلفی است که به زیبایی از نسخه اصلی آنها ساخته شدهاند. هر کدام از ۴ کلاس بازی اسلحهها و ابزار مخصوص به خود را دارند که میتوانید در طول بازی و با ارتقا سطح خود آنها را آزاد و استفاده کنید.
در مجموع، بازی شامل ۹ نقشه است که از صحرای عربستان تا کانال سوئز و کوهستانهای ایتالیا را شامل میشود. طراحی نقشهها با توجه به ذات بزرگی بازی و حالتهای آن صورت گرفته است. البته دایس پیش از این اعلام کرده که یک نقشه رایگان را در ماه دسامبر در دسترس همه کاربران قرار خواهد تا تعداد نقشههای عمومی و رایگان بازی به عدد ۱۰ برسد. اگر از بازیکنان پیشین نسخههای مجموعه بتلفیلد باشید، حتما با حالتهای چند نفرهای مانند کانکوئست، راش، دامینیشن و Team Deathmach آشنایی دارید. این حالتها همه در بازی با همان سبک و سیاق سابقشان وجود دارند اما بازی دارای حالتهای جدید چند نفره نیز هست.
شاید اصلیترین حالت اضافه شدن به بخش چند نفره، حالت Operation باشد. حالتی که با توجه به ویدیوهای آغازین به مسائل تاریخی جنگ جهانی اول و نبردهای مهم آن اشاره میکند. این بخش جدید را میتوان ترکیبی از حالتهای چند نفره کانکوئست و راش دانست، حالتی که اگر از طرفداران هرج و مرج و محیطهای بسیار شلوغ باشید، حتما از آن لذت خواهید برد. حالت بعدی اضافه شده به بازی هم War Pigeons نام دارد که در آن باید پیغام خود را با یک کبوتر به توپخانه خود بفرستید تا این توپخانه، حریف را بمباران کند. با این حال و با وجود دو حالت جدید اضافه شده بازی، همچنان تجربه مادهای راش و به خصوص کانکوئست که از حالتهای اصیل و قدیمی بتلفیلد به حساب میآید، لذت بیشتری دارد.
اما اگر سابقه بازی یکی از نسخهها پیشین این سری را ندارید، باید بدانید که بتلفیلد روی بازی گروهی و همکاری تیمی بنا نهاده شده است. به جز حالت Team Deathmatch که هدف تنها کشتن حریف است، بقیه حالتها بدون انجام کار تیمی امکان پذیر نیست یا اگر هم باشد، اصلا لذتبخش نیست! روح بتلفیلد و بخش چند نفره آن در کار تیمی خلاصه شده و Battlefield 1 هم از این قاعده مستثنی نیست. همینجا است که این بازی تبدیل به لذتی زیبا میشود که در آن تعداد دفعاتی که دشمن را کشتید یا حتی رتبهتان در جدول ردهبندی در پایان هر بازی مهم نیست، تنها چیزی که مهم است پیروزی تیمی است که برای آن خود را به خطر میاندازید تا یک نقطه را بگیرید یا پیغام را به وسیله کبوتر به زرادخانهتان بفرستید. همین هم باعث میشود تا حساب این بازی از سایز شوترهای اول شخص جدا باشد.
سرورهای بازی هم مثل نسخههای قبلی آنقدری خوب هستند تا ایراد در ارتباطتان باعث از بین رفتن لذت بازی کردن نشود. لودینگهای بازی هم اگرچه طولانی هستند اما ارزش صبر کردن و لحظهشماری کردن برای ورود به صحنه جنگ را دارند.
اما به جلوههای سمعی و بصری بازی یعنی گرافیک و موسیقی آن میرسیم. بتلفیلد 1 در این دو مورد آنچنان خوب عمل کرده که نمیتوان ایرادی به آن وارد کرد. جلوههای بصری، گرافیک هنری، نورپردازی و موسیقی بازی در بالاتری سطح خود قرار دارند و به خوبی میتوانند حس جنگیدن زیر فشار آتش دشمن و جنگیدن برای رسیدن به یک پیروزی دلچسب را القا کنند.
بتلفیلد 1 همانطور که از اسم و پیشینهاش پیدا است، به خوبی توانسته صحنههای نبرد بزرگ و طراحی دوردستها را به تصویر بکشد. این طراحی و پیادهسازی هرجومرج به زیباترین شکل ممکن در بخش چندنفره بازی نمود بیشتری پیدا میکند. حتی اگر روزی چندین و چند ساعت به تجربه بخش چند نفره بازی بپردازید، باز هم نمیتوانید چشم از سقوط زیبای یک زپلین بزرگ که مثل یک گوی آتشین به زمین میافتد، بردارید.
موتور فراستبایت که سالها است توسط تیمی بزرگ، توسعه داده میشود به خوبی در نسخه سوم خود از پس رندر تصاویر و گرافیک زیبای Battlefield 1 برآمده و این بازی را به یک شوتر شاخص از نظر جلوههای بصری و زیباییشناسی کرده، از همه اینها گذشته شاید یکی از لذتبخشترین مواردی که به لطف موتور فراستباست 3 به بازی اضافه شده، تغییر آبوهوا در طول بازی است. شاید در طول انجام ماموریتتان در صحرای سینا و گرفتن نقط مختلف در حین انجام حالت کانکوئست هوا صاف و همه چیز عادی باشد اما به یکباره به لطف آبوهوای پویایی که بازی در نقشهها ارائه میدهد، همین صحرای آرام را طوفان شنی در برمیگیرد که فضا و معادلات جنگ را عوض میکند؛ هواپیماهای شکاری و بمبافکنها کاربری خود را از دست میدهند، دید تانکها نفربرها کور میشود و تنها چیزی که مهم است، جنگ نزدیک با پای پیاده است.
همه این موارد و استفاده بهینه از قدرت موتور فراستبایت 3 باعث شده تا جنگجهانی اول با همه نکات ریز و درشتش، به زیبایی هر چه تمامتر به تصویر کشیده شود تا بتلفیلد ۱ در این زمینه هیچ کمبودی نداشته باشد. البته همهچیز صرفا به زیبایهای بصری ختم نمیشود. بتلفیلد 1 همانطور که پیش از این در مجموعه بازیهای Battlefield دیده بودیم، از تخربپذیری و فیزیک واقعگرایانهای برخوردار است که بدون هیچ شکی تاثیر بسزایی روی مخاطب و البته نحوه بازی کردنتان به خصوص در بخش چند نفره دارد. شاید در ابتدای شروع یک بازی، مکانهای سالم زیادی در نقشه برای پناه گرفتن وجود داشته باشد اما به لطف همین فیزیک واقعگرایانه بازی، در اواخر بازی چیزی جز برهوت ویرانهای باقی نمیماند. این امر به همراه گرافیک و جلوههای بصری خیرهکننده، نقشههایی با طراحی هوشمندانه و عظمتی که بازی به همراه دارد، از بتلفیلد ۱ یک شوتر لذتبخش و قابل تحسین ساخته است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.